ای جماعت تا به کی از گفتن حق ناتوانید
از بیان واقعیت قاصر و کوته زبانید
آنکه بر دوش می کشندش نعش انسانیت است
زیر تابوتش گرفته فاتحه بر آن بخوانید ......
فتانه -ر
ای جماعت تا به کی از گفتن حق ناتوانید
از بیان واقعیت قاصر و کوته زبانید
آنکه بر دوش می کشندش نعش انسانیت است
زیر تابوتش گرفته فاتحه بر آن بخوانید ......
فتانه -ر
او شریف است........
در عبوری سخت جوید آرمانی می رود
تیغ را اندر غلافش کن که جانی می رود
چشم رهپای عزیزانش چارِ راه اوست
او شریف است و پی روزی و نانی می رود............
نوشته ای برای رسم امروزم
ف - ر ۹۹/۵/۱۴
ای روح تو در محاط تن همچو قفس
پر واز دِه او را به تعالی که همی مانَد و بس
تا مستقر عالم خاکیست تنت
زنهار ، میازار دل و خاطر کس......
۹۷.۳.۱۰
فتانه -ر
با الهام از تعالیم آیین های الهی
تصویر امروزم لاله ی واژگون با مداد رنگی
ما جایگه و مقام انسان طلبیم
بر جانب حق طریق آسان طلبیم
مخلوق خدا را همه دلبسته چو جان
بهر همه آمرزش و غفران طلبیم
فتانه - ر
نقاشی قسمتی از کوهساران هشتاد پهلو لرستان
با مداد رنگی ۹۷،۳،۷
یک روز شوی مونس خاک از تو نمانَد رد و آثار
در قید حیاتت بنما نیک و بد زندگی آمار
خواهی نرساند چو کمانه به تو آسیب و گزندی
بر گیر زبانت نزند طعنه چه بر یار و چه اغیار
فتانه - ر
۹۷/۳/۴
با الهام از رهنمودهای
بزرگان دین و آیین
چون گل از باد خزان پژمرده و پر پر شدم
داغ از جبر زمان دیده ، چو خاکستر شدم
تا بگوش جان شنیدم صیحه و فریاد حق
رستم از خاکستر و چون ققنسی دیگر شدم......
۹۶ . ۱۰ . ۱۷
فتانه رمضانی
ببار ، ای اشک
ببار ای اشک چشمانم که دل ابری و طوفانیست
به لب آمد دگر جانی که در این خانه زندانیست
نمی پرسی در این مکاره بازار سیاست ها
چرا جان عزیزان شاخص بازار ارزانیست ؟
۹۶/۵/۲۸
فتانه رمضانی
تحت تاثیر
کشتار انسان های بیگناه در میرزا اولنگ ، و سایر نقاط جهان.
والبته رسم تصویر بی ارتباط با دست نوشته ام.
چون دیده به بالای چو سروت نگران است
دل هم ز نگاه حاسدانت نگران است
گر عرضه کند دل به رهت نیک بدارش
ارزان بخرش چون دل عاشق نه گران است
******
ای خوش آن لحظه که بر بام تو پرواز کنم
باد صر صر شده و پنجره ات باز کنم
حسن یوسف گونه ات را بنمودم چو عیان
قصه ی عشق زلیخای دگر ساز کنم
*******
و این هم شعری مستزاد
در دشت و دمن جام گل از شوق بهار
بنشسته به بار
گل ساکن هر دشت و در و کوی و دیار
بلبل. به کنار
پیچک گل زیبای خود آویخته دار
بر گوش چنار
غمگین غم دیرینه زدود از رخسار
با خنده ی یار
باز آمده تا نظم دهد لیل و نهار
سیمای بهار
شکرانه که خالق به زمین داد قرار
در نظم مدار
نوشته ها صرفا جنبه ی تمرین دارد
فتانه -رمضانی
95/4/20
ضامن اوج شکوفایی خلق آزادی است
حاصل آزادگی سرمستی وآبادی است
گر حریم ملتی غرق یم بیگانه شد
در مثل ،آن زورق بی ناخدا وبادی است
**********
در عمل او رو برو با نا توانی می شود
وام گیر بهر اثاث زندگانی می شود
خادم است و پیرو غارتگران
تحت امر و برده ی بانک جهانی می شود
**********
زنده و جاودانه باد استقلال و آزادی یک ملت..............