گمشدگان
جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۱۸ ب.ظ
ما گمشدگان ره دنیای امیدیم
از قافله ماندیم و به بیراهه رسیدیم
چون تشنه لبان دلخوش دیدار سرابی
بیخود ز خود و پای در این ورطه کشیدیم
اندر طلب شاخه ی پر برگ و نوایی
رفتیم ، از این شاخه به آن شاخه پریدیم
از کف بشد آن کاسه ی زرینه به تاراج
جامی به نیاز تف این راه خریدیم
هر صبحی و شامی که گذشت یاءس فزون شد
بیهوده دویدیم و به جایی نرسیدیم
ف- ر
95/6/11
و البته بی تناسب با نقاشی ام.
۹۶/۰۱/۱۸