غروب جمعه
جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۵۸ ب.ظ
جمعه ای دیگر سر آمد ،خبر یار چه شد؟
وعده ی آمدن آن شه کرار چه شد؟
صبح امید ضعیفان به در دوخته چشم
از پس این سحری پرده ی اسرار چه شد؟
****
دیر وقتیست به یاد تو گرفتار منم
منتظر بر فرجت ای شه کرار منم
از پس پرده ای و یوسف نرگس بخدا..
قبل مرگم به رخت تشنه ی دیدار منم
****
کی ز در آیی نگارا که جگر سوخته ام
دیده ی منتظر خود که به در دوخته ام
تو بگو یوسف نرگس ز فراقت چکنم؟
انتظارت ز نیاکان خود آموخته ام...
بدیهه ای در غروب جمعه
12/9/95
فتانه -رمضانی .
۹۶/۰۱/۱۸